به نام خدا
با توجه به اينكه گرايش تحصيلي بنده ،حسابداري ومديريت بازرگاني مي باشد .
لذا از اين به بعد مي خواهم يك قياس براي رموز موفقيت شركت ها وسازمان ها با محيط كاري خودمان داشته باشيم.
يعني دانش آموزان واولياي آنها را به عنوان يك مشتري نگاه كنيم و مدرسه را به عنوان يك ساز مان ارائه دهنده ي محصول با خدمت.
قطعا وقطعا اين قياس داراي اشكالات فراواني مي باشد.
اما مي تواند داراي شباهت هاي زيادي باشد.
اميدوارم شما عزيزان حتماراهنمايي هاي لازم را ذكر نماييد.
اميدوارم فرصت كافي جهت ذكر مطالب باشد.
اي كاش مي توانستم مطالب را به صورت برنامه ريزي شده نوشته وسلسه مراتب را رعايت مي كردم.
بازم از بي هيچي بهتره.
امروزه اطلاعات براي ساز مان ها به عنوان طلا هستند.
ش :شركت ها س :ساز مانها آ پ :آموزش وپرورش
يعني ش براي برخورداري از مزيت رقابتي دائما در حال دريافت اطلاعات مشتريان خود وتجزيه وتحليل آنها هستندوبه هين منظور از انواع سيستم هاي اطلاعاتي استفاده مي كنند.
تلقن گويا وخودكار
تلفن همراه وپيامك
ايميل
ارتباط مستقيم
ارتياط با مدير
و....
واز همه مهم تر از سيستم هايي استفاده مي كنند كه به بهترين شكل اين اطلاعات را تجزيه وتحليل كرده واطلاعات دقيقي را براي تصميم گيري در اختيار مديران قرار دهد.
لطفا به موارد زير توجه فرماييد:
فرايند مديريت شكايات مشتري
1-رسيدگي سريع از طريق تفويض اختيار
2-ترغيب به ابراز نارضايتي
3-جلب نظر آن 5%كه شكايت خودرا رسما پيگيري نموده اند
4-ضرورت بررسي شكايات
5-استفاده از معدن طلاي اطلاعات
6-آغاز به كار با بازبابي اطلاعات
لطفا به مورد دوم بيشتر دقت نماييد.
به نظر شما در سازمان ما كدام يك از موارد فوق رعايت مي شود.
ضمناسازمان مي تواند مدرسه ،خانه ،خانواده و...باشد.
پس براي هر موفقيتي بايد يرنامه ونقشه راه داشت كه ماها متاسفانه نداريم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حتمانظر بدهيد